کسب و کارهای گردشگری متضررترین کسب و کارها در جنگ 12 روزه با اسرائیل
در میان تمامی بخش های آسیب دیده، کسب وکارهای گردشگری به دلیل حساسیت بالای این صنعت به امنیت و ثبات، متحمل بیشترین ضرر و زیان شدند. این رخداد، با لغو پروازها، کاهش چشمگیر رزروها و تعطیلی مراکز تفریحی، ضربه مهلکی به صنعت گردشگری وارد ساخت که پیامدهای آن فراتر از خسارات مادی بود و بر اعتبار و جذابیت ایران به عنوان یک مقصد گردشگری تأثیر منفی گذاشت.
صنعت گردشگری به طور ذاتی به شرایط آرام و باثبات وابسته است؛ کوچکترین ناآرامی یا تهدید، می تواند موجبات ترس و عدم تمایل مسافران را فراهم آورد. در طول این درگیری ۱۲ روزه، فضای نااطمینانی و هشدارهای سفر، به سرعت منجر به توقف فعالیت های مرتبط با گردشگری در خصوص برگزاری تورهای گردشگری شد. هتل ها، آژانس های مسافرتی، رستوران ها و مراکز تاریخی و تفریحی، همگی با بحران بی سابقه مواجه گشتند. این وضعیت، علاوه بر زیان های مالی مستقیم، به از دست رفتن فرصت های شغلی و تأثیرات منفی بر زنجیره تأمین این صنعت نیز انجامید. در ادامه، ابعاد مختلف این خسارات و واکنش های صورت گرفته مورد بررسی قرار می گیرد.
عواقب جنگ
جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، پیامدهای گسترده ای در ابعاد مختلف امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به همراه داشت. این درگیری نه تنها به زیرساخت ها و اموال عمومی و خصوصی آسیب زد، بلکه با ایجاد فضای نااطمینانی و تنش، بر روند عادی زندگی و فعالیت های اقتصادی کشور تأثیر عمیقی گذاشت. خسارات وارده به خانه ها، مغازه ها و خودروها تنها بخشی از این عواقب بود، در حالی که ابعاد پنهان تر آن همچون تأثیر بر روحیه عمومی و برنامه ریزی های بلندمدت اقتصادی نیز قابل توجه است. بررسی دقیق این پیامدها، درک بهتری از عمق تأثیرات چنین رویدادهایی فراهم می آورد.
جنگ علیه ایران
جنگ اخیر، که به عنوان بخشی از برنامه ریزی های بلندمدت تر رژیم صهیونیستی علیه ایران تلقی می شود، فراتر از یک درگیری مقطعی بود. تحلیلگران نظامی و سیاسی معتقدند که هدف اصلی اسرائیل و ایالات متحده از این حملات، صرفاً محدود کردن برنامه هسته ای ایران نبود، بلکه تغییر ساختار سیاسی و نظام جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار داشت. این برنامه ریزی که به گفته کارشناسان از حدود دو دهه پیش آغاز شده بود، شامل جمع آوری اطلاعات گسترده توسط دستگاه هایی چون موساد و سازمان سیا از فرماندهان، دانشمندان هسته ای و مراکز حساس کشور بود. این نوع جنگ، ماهیتی پیچیده تر از یک درگیری نظامی صرف داشت و ابعاد اطلاعاتی، روانی و سیاسی آن نیز بسیار پررنگ بود.
حملات آمریکا و اسرائیل به ایران
در جریان جنگ ۱۲ روزه، حملات نظامی اسرائیل با حمایت و برنامه ریزی قبلی ایالات متحده، ابعاد گسترده ای یافت. این حملات شامل بمباران تأسیسات هسته ای نظیر فردو و نطنز با استفاده از هواپیماهای پیشرفته B-2 و بمب های سنگرشکن بود که تمرین های آن سال ها قبل در صحرای نوادا انجام شده بود. علاوه بر این، مراکز نظامی، انتظامی، امنیتی، و حتی زندان اوین نیز مورد هدف قرار گرفتند. ایالات متحده با در اختیار گذاشتن هواپیماهای F-35 و دیگر تجهیزات نظامی به اسرائیل، توان عملیاتی این رژیم را برای انجام چنین حملاتی تقویت کرده بود.
نقش دولت در جبران خسارت جنگ
در پی خسارات گسترده ناشی از جنگ ۱۲ روزه، دولت جمهوری اسلامی ایران به سرعت اعلام کرد که تمامی خسارات وارده به مردم را جبران خواهد کرد. این تعهد، با هدف حمایت از شهروندان آسیب دیده و تسریع در روند بازسازی مناطق جنگ زده صورت گرفت. سخنگوی دولت تأکید کرد که این حمایت ها شامل واحدهای مسکونی و تجاری، و همچنین خودروهای آسیب دیده خواهد بود. این اقدام، در راستای تأمین امنیت اقتصادی و روانی جامعه پس از یک دوره پر از تنش و ناآرامی، از اهمیت بالایی برخوردار بود و در پی آن، سازوکارهای اجرایی برای ارزیابی و پرداخت غرامت ها آغاز شد.
پرداخت خسارت حمله اسرائیل
دولت ایران برای جبران خسارات ناشی از حملات رژیم صهیونیستی، از طریق “صندوق ملی خسارات جنگی” اقدام به تأمین منابع مالی کرد. این صندوق که با اعتبارات دولتی فعالیت می کند، مسئولیت جبران خسارت های ناشی از تجاوز خارجی را بر عهده دارد. علاوه بر این، بنیاد مسکن نیز اعلام کرد که به مالکان واحدهای مسکونی کاملاً تخریب شده کمک هزینه رهن و اجاره پرداخت خواهد کرد. این حمایت ها به منظور بازسازی منازل و تعمیر خودروهای آسیب دیده در نظر گرفته شده بود. کارشناسان مربوطه موظف شدند خسارات را ارزیابی و گزارش نهایی را برای پرداخت غرامت به شهروندان آسیب دیده ارائه دهند. این اقدامات، نشان دهنده تعهد دولت به بازگرداندن وضعیت به حالت عادی و حمایت از آسیب دیدگان بود. حال باید دید که دولت فکری به حال مدیران مجموعه های گردشگری مانند علی بابا، بزن بریم سفر، سفر می، لحظه آخر، لست سکند و امثالهم نیز خواهد کرد تا خسارتهایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این مجموعه ها نیز وارد شد و منجر به تعدیل نیروی این مجموعه ها گردید نیز جبران شود یا خیر!
من یکی از فعالان حوزه گردشگری هستم و متأسفانه طی این درگیری کوتاهمدت، لغو گسترده سفرها و بازپرداختها، فشار زیادی روی مجموعه ما آورد. به نظرم دولت فقط به زیرساختهای فیزیکی توجه کرده ولی عملاً خسارات غیرمستقیم به زنجیرههای خدماتی مثل آژانسها، پلتفرمهای رزرو و راهنماهای گردشگری فراموش شده. کاش برای این گروه هم سازوکار مشخصی در نظر بگیرند.
کاملاً با شما همنظر هستیم. واقعیت این است که گردشگری فقط ساختمان و جاده نیست؛ نیروی انسانی، پلتفرمهای آنلاین، دفاتر تور و حتی رانندگان وسایل نقلیه بخشی از این اکوسیستم پیچیدهاند. امیدواریم همانطور که در پایان مقاله هم اشاره شد، دولت برنامهای جامع برای جبران خسارت فعالان غیرفیزیکی این صنعت، از جمله برندهایی مثل علیبابا، لستسکند و سفرمی نیز در نظر بگیرد. پیشنهاد شما به تیم تحریریه ما منتقل خواهد شد.