نقد و بررسی جامع پراپ تریدینگ
معاملات مالی تنها به شیوههای سنتی محدود نمیشود و با گسترش فناوریهای نوین، مدلهای جدیدی از معاملات ظهور کردهاند.
معاملات مالی تنها به شیوههای سنتی محدود نمیشود و با گسترش فناوریهای نوین، مدلهای جدیدی از معاملات ظهور کردهاند. یکی از این مدلها، «پراپ تریدینگ» است که در آن یک شرکت یا نهاد مالی با استفاده از سرمایه خود، وارد بازار شده و از آن طریق سود کسب میکند. این مدل در کنار بازارهای سنتی، به سرعت در بازارهایی مانند ارزهای دیجیتال نیز رشد کرده است. در این مطلب از اقتصاد روز ، به بررسی جامع مفاهیم پراپ تریدینگ و پراپ کریپتو، تاریخچه، مدلهای کسبوکار، استراتژیهای معاملاتی و تأثیرات این نوع معاملات در بازارهای مالی خواهیم پرداخت. همچنین، با معرفی پلتفرمهای پراپ کریپتو مانند SDF، فرصتی برای آشنایی بیشتر با این مدل معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال را فراهم خواهیم کرد.
تعریف پراپ و پراپ تریدینگ
«پراپ» به معنای «اختصاصی» یا «مربوط به خود» است و به حوزه مالی به معاملاتی اشاره دارد که یک شرکت یا نهاد مالی با سرمایهی خود برای کسب سود انجام میدهد، نه با سرمایهی مشتریان. در پراپ تریدینگ (معاملات Proprietary)، بنگاه مالی مستقیماً به عنوان معاملهگر وارد بازار شده و داراییهایی نظیر سهام، اوراق قرضه، ارز، کالا یا مشتقات آنها را با سرمایه خود معامله میکند تا سود حاصل مستقیماً نصیب خود شرکت شود. به عبارت ساده، در این حالت شرکت به جای کسب درآمد از کارمزد معاملات مشتریان، تلاش میکند با معاملات خود بازده مستقیم کسب کند. چنین معاملاتی میتواند ریسک بالاتری داشته باشد، زیرا تمامی سود و زیان آن متوجه خود شرکت است.
یکی از مدلهای متداول پراپ تریدینگ این است که شرکت سرمایه خود را در اختیار معاملهگران حرفهای قرار میدهد. به این ترتیب، معاملهگران با استفاده از سرمایه شرکت میتوانند معاملات بزرگتر و پرریسکتری انجام دهند که در صورت موفقیت، سود چشمگیری به همراه دارد. در مقابل، سهم کوچکی از سود به شرکت تعلق میگیرد. این ساختار نوعی مشارکت برد-برد ایجاد میکند؛ شرکت از مهارت معاملهگر برای کسب سود بهره میبرد و معاملهگر نیز بدون نیاز به سرمایه شخصی زیاد، در سود حاصل سهیم میشود.
تاریخچه و تکامل پراپ تریدینگ
پراپ تریدینگ دهها سال جزئی از فعالیتهای معمول بانکها و مؤسسات مالی بوده است. در دهههای پایانی قرن بیستم، بسیاری از بانکهای سرمایهگذاری بزرگ دارای دسکهای پراپ تریدینگ اختصاصی بودند که معاملهگران آن با بهرهگیری از سرمایه بانک به دادوستد در بازارهای مختلف میپرداختند. این فعالیتها گاهی بسیار سودآور بودند و بخش قابل توجهی از درآمد بانکها را تشکیل میدادند. با این حال، ریسک بالای این معاملات نیز بارها آشکار شده است؛ نمونه مشهور آن معاملهگر بانک Barings به نام نیک لیسون بود که با معاملات پراپ پرریسک و غیرمجاز خود در دهه ۱۹۹۰، نهایتاً آن بانک را دچار ورشکستگی کرد. همچنین در سال ۲۰۱۱، زیان ۲٫۳ میلیارد دلاری معاملات پراپ یک معاملهگر UBS خبرساز شد و نشان داد چگونه معاملات خود حساب (بدون نظارت کافی) میتواند به خسارات هنگفت بینجامد. این رخدادها منجر به توجه بیشتر نهادهای نظارتی به مخاطرات پراپ تریدینگ شد.
در پی بحران مالی ۲۰۰۸، نقش معاملات پراپ در بیثباتی بازارها مورد انتقاد قرار گرفت. قانونگذاران در ایالات متحده «قانون ولکر» را به عنوان بخشی از اصلاحات والاستریت تصویب کردند که از سال ۲۰۱۰ به بعد بانکهای تجاری را از انجام پراپ تریدینگ کوتاهمدت با سرمایه خود منع میکند. هدف این قانون کاهش ریسکهای سیستماتیک و جلوگیری از تعارض منافع بین بانک و مشتریانش بود. در نتیجه اجرای این مقررات، بسیاری از بانکهای بزرگ دسکهای پراپ خود را تعطیل کردند یا معاملهگران پراپ را به صندوقهای پوشش ریسک (هج فاندها) و شرکتهای سرمایهگذاری مستقل منتقل نمودند. این تغییرات سبب شد شرکتهای پراپ مستقل رشد بیشتری بیابند و بخش اعظم معاملات خود شرکتها به فضای خارج از بانکها منتقل شود. امروزه، بخش قابل توجهی از پراپ تریدینگ توسط شرکتهای خصوصی متخصص یا واحدهای معاملاتی مستقل انجام میشود که قوانین سختگیرانهی بانکی بر آنها حاکم نیست.
مدلهای کسبوکار پراپ تریدینگ
مدل کسبوکار پراپ تریدینگ بسته به نوع نهاد مالی و ساختار آن میتواند متفاوت باشد. در ادامه به چند الگوی رایج در این حوزه اشاره میکنیم:
- پراپ تریدینگ در بانکهای بزرگ: در این مدل، بانک یا شرکت مالی بزرگ بخشی از سرمایه خود را به یک واحد معاملاتی اختصاص میدهد. این دسک پراپ به صورت مستقل از سایر بخشهای مرتبط با مشتری فعالیت میکند تا تعارض منافع به حداقل برسد. معاملهگران این بخش صرفاً با پول بانک معامله میکنند و سود حاصل بطور کامل برای بانک است (و البته پاداش عملکرد برای معاملهگران در نظر گرفته میشود). این مدل تا پیش از قوانین محدودکننده (مثل ولکر) رایج بود و برخی بانکها درآمد قابل توجهی از این طریق کسب میکردند. پس از ممنوعیتهای قانونی، بسیاری از بانکها این فعالیت را کاهش داده یا متوقف کردند.
- شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری اختصاصی: بسیاری از معاملهگران پراپ پس از ممنوعیت فعالیت در بانکها، در قالب شرکتهای خصوصی یا صندوقهای اختصاصی به این کار ادامه دادند. این شرکتها سرمایه خود یا سرمایه شرکا را در معاملات به کار میگیرند و هیچ سرمایهی بیرونی از مشتریان عام دریافت نمیکنند. به عبارتی شبیه به یک هجفاند عمل میکنند اما پول خودشان را معامله میکنند و پاسخگوی سرمایهگذار بیرونی نیستند. نمونههای برجستهای از این شرکتها شامل جین استریت، سیتادل سیکیوریتیز، جامپ تریدینگ، DRW، تاور ریسرچ و دهها شرکت دیگر در سرتاسر جهان هستند که در بازارهای مختلف (سهام، اوراق، مشتقات و اخیراً ارزهای دیجیتال) فعالاند.
- پراپ فرمهای تأمین سرمایه برای معاملهگران: مدل جدیدتری که رواج یافته، شرکتهایی هستند که به معاملهگران مستقل سرمایه معاملاتی ارائه میکنند. در این روش، معاملهگران ابتدا در یک چالش ارزیابی شرکت میکنند تا مهارت و مدیریت ریسک خود را اثبات کنند. پس از موفقیت در این آزمونها، شرکت یک حساب واقعی با سرمایه مشخص (مثلاً ۵۰ هزار دلار) در اختیار معاملهگر قرار میدهد. معاملهگر با آن حساب معامله میکند و سود به نسبت توافقشده بین او و شرکت تقسیم میشود (معمولاً بخش عمده سود برای معاملهگر است، مثلاً ۷۰٪ یا ۸۰٪). این مدل کسبوکار بر پایه دریافت کارمزد چالش (هزینه آزمون اولیه) و نیز مشارکت در سود معاملات بنا شده است. در سالهای اخیر، دهها شرکت بینالمللی از این دست شکل گرفتهاند (در بازار فارکس و سهام شرکتهایی مانند FTMO، TopStep و غیره شناخته شدهاند) و به تازگی در حوزه ارزهای دیجیتال نیز چنین الگوهایی ظهور کردهاند.
مزایا و معایب پراپ تریدینگ
پراپ تریدینگ به عنوان یک مدل کسبوکار مالی، دارای مزایا و معایب قابل توجهی برای شرکتها، معاملهگران و حتی بازارهای مالی است. در ادامه به مهمترین مزیت های آن برای معامله گران میپردازیم:
مزایا برای معاملهگران:
- دسترسی به سرمایه و اهرم: معاملهگران پراپ بدون نیاز به سرمایه شخصی هنگفت، میتوانند با سرمایه شرکت معامله کنند. این دسترسی به سرمایه بزرگتر به آنها امکان میدهد معاملات پرسودتری انجام دهند و از اهرم مالی بیشتری بهره بگیرند. برای افرادی که مهارت معاملهگری بالایی دارند اما سرمایه کافی در اختیارشان نیست، همکاری با یک پراپ فرم مسیری جذاب برای کسب درآمد است.
- کاهش ریسک شخصی: از دید معاملهگر، زیانهای احتمالی مستقیماً از جیب او پرداخت نمیشود (بهجز احتمالاً یک سپرده یا هزینه اولیه اندک برای ورود). بنابراین ریسک ورشکستگی شخصی کاهش مییابد و فشار روانی ناشی از امکان نابودی پسانداز فرد کمتر میشود. البته معاملهگر همچنان باید به حد نصابها و محدودیتهای ریسک شرکت پایبند باشد و در صورت تخطی، ممکن است سرمایه تخصیصیافته را از دست بدهد.
- استفاده از زیرساخت حرفهای: شرکتهای پراپ معمولاً زیرساخت فنی، دادههای بازار و حتی آموزشهای پیشرفتهای در اختیار معاملهگرانشان قرار میدهند. یک معاملهگر حرفهای در چنین محیطی میتواند با ابزارهایی بسیار قویتر از امکانات یک معاملهگر مستقل عمل کند و توان تحلیلی و سرعت اجرای بالاتری داشته باشد. این امر میتواند منحنی یادگیری معاملهگران تازهکار را نیز بهبود بخشد.
معایب و ریسکها:
- ریسک بالای زیان: همانطور که احتمال سودهای کلان وجود دارد، زیانهای سنگین نیز ممکن است رخ دهد. یک تصمیم معاملاتی نادرست یا پیشامد غیرمنتظره بازار میتواند ضرر بزرگی را متوجه شرکت کند که مستقیماً بر سرمایهاش اثر میگذارد. تاریخچه پراپ تریدینگ موارد متعددی از زیانهای چشمگیر (حتی ورشکستگی شرکت) را نشان میدهد. از این رو، مدیریت ریسک دقیق و تعیین محدودیتهایی نظیر سقف درادان (افت سرمایه مجاز) برای هر معاملهگر ضروری است، هر چند که این ریسک بالا صرفا برای پراپ فرم ریسک بالایی دارد و پراپ تریدر شامل زیان سنگینی نخواهد شد.
- فشار عملکرد و استرس: فضای پراپ تریدینگ بسیار رقابتی و نتیجهمحور است. معاملهگران تحت فشار شدیدی برای عملکرد مستمر مثبت قرار دارند زیرا سودآوری آنها مستقیماً بر درآمد شرکت اثر دارد. این محیط میتواند استرسزا باشد و پایداری در آن نیازمند توانایی بالا در مدیریت هیجان و حفظ انضباط معاملاتی است. درصد قابل توجهی از افرادی که در آزمونها و چالشهای پراپ شرکت میکنند موفق به دستیابی به حساب واقعی نمیشوند یا پس از دریافت حساب، نمیتوانند آن را حفظ کنند.
- محدودیتهای عملیاتی: معاملهگران در چارچوب قوانین و سیاستهای شرکت پراپ عمل میکنند. برای مثال، شرکت ممکن است استراتژیهای خاصی (مثل مارتینگل یا معاملات همزمان روی چند حساب) را ممنوع کند یا در دورههای انتشار اخبار مهم محدودیتهایی وضع کند. این قواعد که برای کنترل ریسک هستند، شاید آزادی عمل معاملهگر را نسبت به زمانی که با پول خود معامله میکرد کاهش دهند.
نقش و تأثیرات اقتصادی پراپ تریدینگ در بازارهای مالی
پراپ تریدینگ به شکل ملموسی بر ساختار و کارکرد بازارهای مالی تأثیر میگذارد. از یک سو، حضور معاملهگران خودبنیاد (پراپ) باعث افزایش رقابت و کارایی در بازار میشود و از سوی دیگر، تجمع سرمایه در دست این نهادها میتواند پیامدهای سیستمیک داشته باشد.
نقش در افزایش نقدینگی و کارایی بازار: همانگونه که اشاره شد، شرکتهای پراپ با ایفای نقش بازارساز و انجام معاملات پرتکرار، نقدشوندگی را بهبود میبخشند. آنها با استفاده از استراتژیهای آربیتراژ، اختلاف قیمتها را کاهش داده و به همگرایی قیمت یک دارایی در بازارهای گوناگون کمک میکنند. نتیجه این فعالیتها، کاهش ناکارآمدیهای بازار و نزدیکتر شدن قیمتها به ارزش منصفانه است. برای مثال، اگر قیمت سهامی در دو بازار متفاوت اختلاف داشته باشد، معاملهگر پراپ با خرید در بازار ارزانتر و فروش در بازار گرانتر سود میبرد و همزمان این اختلاف قیمت را از بین میبرد. بدین ترتیب، حضور این نهادها به کشف قیمت صحیحتر داراییها کمک میکند.
تأمین سرمایه برای معاملات بزرگ: پراپ تریدینگ گاهی امکان انجام معاملات بسیار بزرگ را فراهم میکند که در حالت عادی شاید یافتن طرف مقابل برای آن دشوار باشد. مثلاً هنگامی که یک مشتری نهادی بخواهد مقدار زیادی از یک اوراق بهادار کمنقدشونده را بفروشد، وجود یک دسک پراپ در بانک میتواند با خرید آن اوراق، معامله را تسهیل کند. سپس بانک میتواند به مرور اوراق را در بازار بفروشد یا به مشتریان دیگر عرضه کند. در غیاب چنین سازوکاری، سفارشهای بزرگ ممکن است باعث نوسانات شدید قیمتی شوند یا اصلاً امکان اجرا نیابند.
ریسکهای سیستمیک : با توجه به استفاده از اهرم و ماهیت سوداگرانه معاملات پراپ، شکست یا زیان شدید یک شرکت بزرگ پراپ میتواند اثرات منفی گستردهای در بازار داشته باشد. هرچند قوانین جدید بانکی مانع از آن شده که زیان پراپ مستقیماً منجر به از بین رفتن سپردههای مردم شود، اما هنوز هم یک ضرر سنگین میتواند اعتبار یک مؤسسه مالی را تضعیف کند یا در موارد افراطی به ورشکستگی آن بینجامد. علاوه بر این، همگرا شدن استراتژیهای پراپ تریدرها میتواند ریسک تشدید نوسانات را به همراه داشته باشد؛ به این معنی که اگر بسیاری از این شرکتها موقعیتهای مشابهی داشته باشند و بازار برخلاف انتظارشان حرکت کند، تلاش همزمان آنها برای خروج از معاملات میتواند افت شدید قیمتها را رقم بزند. از این رو، پراپ تریدینگ نیز مانند سایر فعالیتهای مالی نیازمند نظارت و مدیریت ریسک کلان (macro-prudential) است تا از ایجاد بحران جلوگیری شود.
پراپ تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال
با ظهور بازار ارزهای دیجیتال، فرصت تازهای برای فعالیت پراپ تریدرها ایجاد شد که ویژگیهای منحصر به فردی دارد. بازار کریپتو ۲۴ ساعته و هفت روز هفته فعال است و نوسانات قیمتی آن به مراتب بیشتر از بازارهای سنتی است. این خصوصیات باعث شدهاند که پراپ تریدینگ در حوزه کریپتو به سرعت رشد کند و برای معاملهگران جذاب شود.
چند نکته درباره عملکرد پراپ تریدینگ در بازار ارز دیجیتال قابل توجه است:
- معاملات الگوریتمی و بازارسازی کریپتو: بسیاری از شرکتهای بزرگ پراپ مانند Jump Trading و DRW (از طریق بخش کریپتوی خود به نام Cumberland) به بازار ارزهای دیجیتال ورود کردهاند. آنها با بهکارگیری ربات های معاملاتی، به تأمین نقدینگی صرافیهای رمز ارز کمک میکنند.
- ریسک و نوسان بالا: پراپ تریدینگ در کریپتو همراه با ریسکهای خاص این بازار است. نوسانات شدید قیمت ممکن است در یک روز کل حساب یک معاملهگر را دچار افت بزرگ کند اگر مدیریت ریسک مناسب نداشته باشد.. به همین علت، شرکتهای پراپ کریپتو معمولاً قوانین مدیریت ریسک بسیار سختگیرانهای (مثل محدودیتهای دراودان) برای معاملهگرانشان تعیین میکنند تا از زیانهای کنترلنشده جلوگیری شود.
- تفاوت با پراپ در بازارهای سنتی: برخی محدودیتهایی که پراپ فرمهای فارکس یا سهام اعمال میکنند، در کریپتو وجود ندارد. برای مثال، معاملات در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی در بسیاری از پراپ فرمهای فارکس محدودیت دارد، اما در پراپ کریپتو چنین محدودیتی کمتر دیده میشود. همچنین به دلیل فعال بودن دائمی بازار رمز ارز، تعداد روزهای معاملاتی مؤثر در چالشهای ارزیابی بیشتر است و معاملهگر فرصت انعطافپذیرتری برای انجام معاملات طی هفته دارد.
به طور کلی، عملکرد پراپ تریدینگ در بازار ارز دیجیتال ادامه منطقی همان مفهوم در بازارهای سنتی است، با این تفاوت که سرعت، نوسان و نوآوریهای فنی در کریپتو شرایط متفاوتی را ایجاد کرده است. در سالهای اخیر شاهد ظهور شرکتها و پلتفرمهای اختصاصی بودهایم که صرفاً بر روی تامین سرمایه برای معاملهگران کریپتو تمرکز دارند.
نقد و بررسی پراپ فرم SDF (پلتفرم پراپ کریپتو SDF و نحوه عملکرد آن)
پلتفرم SDF (سرمایه دیجیتال فاندینگ) یکی از پیشروترین شرکتها در زمینه پراپ کریپتو است که به عنوان اولین پراپ فرم تخصصی ارزهای دیجیتال در ایران شناخته میشود. تیم بنیانگذار SDF از سال ۱۳۹۷ در حوزه آموزش و تحلیل بازارهای مالی فعالیت کرده و در نهایت در سال ۱۴۰۳ این پلتفرم را با تمرکز ویژه بر تأمین سرمایه برای معاملهگران ارز دیجیتال راهاندازی کرده است. این پلتفرم به معاملهگران حرفهای و مستعد این امکان را میدهد که بدون نیاز به سرمایه اولیه شخصی، با سرمایه شرکت در بازار رمزارزها معامله کنند و از سود حاصل، سهم قابل توجهی دریافت نمایند.
مدل کسبوکار SDF: پلتفرم SDF از الگوی «چالش دو مرحلهای» برای ارزیابی معاملهگران استفاده میکند. به این صورت که متقاضیان باید در دو مرحله متوالی بر روی حسابهای آزمایشی، سود معینی (مثلاً ۱۰٪) را تحت شرایط کنترلی کسب کنند تا صلاحیت آنها تأیید شود. در این مراحل، قوانین مدیریت ریسک دقیقی اعمال میشود، از جمله: حداکثر افت ارزش روزانه (مثلاً ۵٪) و حداکثر افت کل (مثلاً ۱۰٪) که باید رعایت شوند.
حساب واقعی و تقسیم سود: پس از قبولی در چالشها، SDF سرمایهای بین ۲٬۰۰۰ تا ۲۵٬۰۰۰ دلار (بسته به سطح چالشی که معاملهگر گذرانده است) در اختیار او قرار میدهد. تمامی معاملات در بستر بازار آتی صرافی بایننس انجام میشود و معاملهگر میتواند از اهرم تا ۱۰۰ برابر استفاده کند. سهم سود معاملهگر در SDF معادل ۸۰٪ از سود خالص معاملات است؛ به این معنی که اگر یک معاملهگر ۱٬۰۰۰ دلار سود کند، ۸۰۰ دلار آن برای او و ۲۰۰ دلار برای شرکت خواهد بود. برداشت سود نیز در دورههای زمانی مشخص (مثلاً ماهانه) امکانپذیر است، البته در زمان برداشت، معاملهگر نباید پوزیشن بازی داشته باشد.
قوانین و ابزارهای معاملاتی: برای کنترل ریسک، SDF قوانینی خاص وضع کرده است. از جمله ممنوعیت استفاده از استراتژیهای پرریسک؛ برای مثال، اگر معاملهگر در یک موقعیت بیش از ۸۰٪ هدف سود مرحله را کسب کند، آن معامله «پرریسک» تلقی شده و تخلف محسوب میشود. هدف این قوانین جلوگیری از رفتارهای قمارگونه (مانند استفاده افراطی از اهرم) است. همچنین انجام معاملات همزمان مشابه در چند حساب یا استفاده از روش مارتینگل غیرمجاز است. قیمتها و اجرای سفارشها بر اساس دیتای لحظهای بایننس بوده و کارمزد معاملات نیز طبق نرخهای معقول اعمال میشود.
جایگاه و اعتبار SDF: پلتفرم SDF خود را به عنوان اولین و معتبرترین پراپ فرم کریپتوی ایران معرفی میکند. تمامی خدمات این پلتفرم به زبان فارسی ارائه میشود و هدفگذاری آن بر جامعه معاملهگران ایرانی است. بررسیها نشان میدهند که SDF تحت مدیریت شرکت آکادمی سرمایه دیجیتال فعالیت میکند و برای دامنه وبسایت خود موفق به دریافت اینماد (نماد اعتماد الکترونیکی) از وزارت صمت ایران شده است که اعتبار حقوقی آن را تأیید میکند. با این حال، همانند هر شرکت نوپای دیگر، معاملهگران علاقمند باید جوانب احتیاط را رعایت کنند زیرا موفقیت در چالشهای پراپ نیازمند تجربه و انضباط بالای معاملاتی است.
پراپ های خارجی معتبر یکی از روندهای مهم در دهه اخیر، رشد پلتفرمهای آنلاین پراپ تریدینگ است که به معاملهگران خرد در سراسر دنیا امکان دسترسی به سرمایه را میدهند. بهویژه در بازار فارکس و قراردادهای مابهالتفاوت (CFD)، شرکتهایی مانند FTMO، TopStep از میانه دهه ۲۰۱۰ تأسیس شدند و توانستهاند هزاران معاملهگر را جذب کنند. موفقیت این مدل اکنون به بازار کریپتو نیز سرایت کرده است. پلتفرم SDF در ایران نمونهای از همین روند است که به صورت بومی فعالیت میکند. در سطح جهانی هم چندین شرکت شروع به ارائه حسابهای پراپ کریپتو کردهاند یا در حال افزودن ارزهای دیجیتال به سبد داراییهای قابل معامله خود هستند.
سخن پایانی
پراپ تریدینگ یک مدل هوشمندانه و نوآورانه برای ورود به بازارهای مالی و کسب درآمد از تریدینگ است. این روش به شما امکان میدهد که بدون نیاز به سرمایه اولیه قابل توجه، از فرصتهای بینظیر بازارهای مالی، بهویژه ارزهای دیجیتال، بهرهمند شوید.اگر شما یک معاملهگر حرفهای هستید و مهارت کافی برای ترید دارید اما سرمایه کافی در اختیار ندارید، یا اگر یک معاملهگر تازهکار هستید که میخواهید بدون به خطر انداختن سرمایه شخصیتان مهارتهای خود را در محیطی واقعی و حرفهای بسنجید، پراپ SDF بهترین گزینه برای شماست.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : 0