افزایش شهریه مدارس؛ دو نوبته شدن در مدرسههای دولتی/ هیچ مدرسه رایگانی حتی در محرومترین نقاط کشور وجود ندارد/ نمرهفروشی در برخی از مدارس غیرانتفاعی
یک کارشناس آموزشی میگوید: بسیاری از خانوادهها که تا پیش از تعیین شهریه جدید مدارس غیرانتفاعی، فرزند خود را در این مدارس ثبتنام میکردند تا در یک شرایط بهتر آموزشی درس بخوانند، هماکنون دیگر از پس این شهریه برنمیآیند و تنها گزینهشان بازگشت به سمت مدارس دولتی بوده است. البته اگر مدارس دولتی کشش این دانشآموزان را داشت، ما با گسترش مدارس غیرانتفاعی مواجه نبودیم.
فرزانه فراهانی: مشکلات اقتصادی بیشتر از همیشه گریبان مردم را گرفته، هزینههای زندگی این روزها به شدت بالا رفته و این موضوع ابعاد جدیدتری هم به خود گرفته است، از جمله هزینه آموزش که بخش زیادی از سبد مخارج خانوادهها را تشکیل میدهد.
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش چندی پیش در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد که شرایط اقتصادی قطعاً در جذب بیشتر دانشآموزان به مدارس دولتی مؤثر است. هرچند بستگی به میزان رشد شهریهها در شهرهای بزرگ کشور دارد.
ابراهیم سحرخیز اعلام کرد: متأسفانه مدارس دولتی ما در سالهای اخیر به گونهای اداره شدهاند که این انعطاف وجود دارد که ۱۸ میلیون دانشآموز را جا دهند. مشخصاً وقتی مشکل پیدا میکنند دو نوبت در مدرسه ایجاد میکنند. مدارس دولتی هرچه دانشآموزان اضافه داشته باشند به شیفت عصر میفرستند. وقتی معاون وزیر میگوید در دوره ابتدایی جمعیت قابل توجهی از کلاسها بالای ۴۰ نفر است، اگر بخواهیم مدارس را دو نوبته اداره کنیم و کلاسها هم ۴۰ نفره باشند، ۳ میلیون دانشآموز غیرانتفاعی را میتوان جا داد. اما این رفتار باعث بی انگیزگی معلم و بحرانی شدن شرایط آموزش میشود. آنچه در مدرسه تدریس میشود با آنچه در دانشگاه به معلم آموخته شده متفاوت است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند بیعدالتی آموزشی در بسیاری از مدارس کشور وجود دارد و این معضل موضوع تازهای نیست که مسئولان از آن بیخبر باشند؛ نه کیفیت آموزش مدارس با هم برابر است و نه امکاناتی که برای دانشآموزان در مراکز آموزشی وجود دارد. آنچه در این بین خودنمایی میکند، این است که پرداخت پول بیشتر شرایط عادلانهتری را برای درسخواندن دانشآموزان فراهم میسازد.اما حالا با مشکلات اقتصادی موجود، کیفیت آموزش در مدارس دولتی در صورت افزایش جمعیت دانشآموزان با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس حوزه آموزش معتقد است همین حالا هم در مدارس دولتی ایران و بهویژه در کلانشهرها و شهرهایی با متوسط جمعیت، تراکم کلاسها خارج از استاندارد جهانی است و این مسئله در سطح دبستان در پایههایی مثل اول، این تراکم بالا وجود دارد.
به گفته نیکنژاد، استانداردهای جهانی برای تعداد دانشآموز در هر کلاس بین ۱۵ تا ۲۰ نفر است و ما در مدارس ابتدایی در همین تهران کلاسهایی با ۳۶ دانشآموز و گاهی تا ۴۰ نفر هم داریم و در برخی موارد در مناطق حاشیهای تهران نیز برخی کلاسها با حضور ۶۰ دانشآموز تشکیل میشود.
نرگس ملکزاده، معلم آموزشوپرورش، درباره مدارس دولتی به خبرآنلاین میگوید: شرایط زندگی بسیاری از والدین طوری است که نمیتوانند فرزند خود را به مدرسه دولتی بفرستند؛ مثلاً ساعت کاری آنها با مدارس دولتی جور نیست و به اجبار دانشآموز را در مدارس غیرانتفاعی میفرستند تا ساعت بیشتری در مدرسه بماند و آنها هم به کارشان برسند.

تفاوت کیفیت آموزش مدارس دولتی با غیرانتفاعی
نیکنژاد درباره مدارس غیرانتفاعی میگوید: دستهایی وجود دارد که مدارس غیرانتفاعی را به شکل مستقیم و غیرمستقیم حمایت میکنند تا خانوادهها به سمت مدارس غیردولتی بروند و از برتری کیفیت آموزش این مدارس میگویند که البته لزوماً در همه مدارس غیرانتفاعی کیفیت آموزش بهتر از مدارس دولتی نیست؛ مشکلات اقتصادی اجازه نمیدهد که حتی بسیاری از خانوادهها که سالهای گذشته دانشآموز خود را به غیرانتفاعی میفرستادند، از پس چنین کاری بربیایند و خب فرزندشان را در مدارس دولتی ثبتنام میکنند.
به گفته این دبیر بازنشسته، با وجود روشهای نوین، یکی از نقاط کلیدی آموزش در یک کلاس درس، کاهش تراکم کلاس به لحاظ تعداد دانشآموزان است و بسیاری از کشورهایی که آموزش باکیفیتی را به دانشآموزان خود ارائه میدهند، بر تراکم استاندارد کلاس درس مدارس تأکید ویژه دارند.
نیکنژاد از کیفیت پایین آموزش در مدارس دولتی و دلایل متعدد آن اینگونه میگوید: معلمان انگیزه کار ندارند، شیوه جذب معلم درست و حسابی نیست، کمبود معلم دولت را وادار کرده است تا هر کسی را معلم کنند، مدارس دولتی به لحاظ ساختمانی و ساختاری ضعیفاند و توانایی خانوادهها در هزینهکرد فرهنگی به صفر رسیده است و ترجیح میدهند فرزند خود را در مدارس دولتی ثبتنام کنند که هزینه کمتری را بپردازند که با گرانشدن و افزایش شهریه مدارس غیرانتفاعی، این وضعیت تشدید شده و کیفیت آموزش در مدارس دولتی افت شدیدی را پیدا میکند.
او تأکید میکند: البته افت آموزش تنها شامل مدارس دولتی نمیشود و در بسیاری از مدارس پولی و غیرانتفاعی هم مشاهده میشود، با این تفاوت که مدارس دولتی هنوز به شدت افتضاح نمرهفروشی مدارس غیرانتفاعی نرسیدهاند.
نیکنژاد، مدارس غیرانتفاعی را مشتریمحور برمیشمرد و میگوید: در نهایت در بسیاری از این مدارس با دریافت پول، رضایت والدین و دانشآموزان با فروش نمره کسب میشود. من مدرسه غیرانتفاعیای را میشناسم که متأسفانه مدیر به رفتارهای غیراخلاقی دانشآموزان تن میداد تا دانشآموز از آن مدرسه نرود و پولی که به مدرسه پرداخت میکند، قطع نشود.
ملکزاده هم درباره کیفیت آموزش در مدارس غیرانتفاعی میگوید: بهطور قطعی نمیتوان گفت که همه مدارس غیرانتفاعی شرایط بهتری را برای آموزش دانشآموزان و ارائه آموزش باکیفیتتر دارند؛ بسیاری از مدارس غیرانتفاعی واقعاً کیفیت آموزشی ضعیفتری از مدارس دولتی دارند.
به گفته این معلم آموزشوپرورش، برخی والدین به مدارس غیرانتفاعی، بهویژه در مدارسی که خیلی شناختهشده نیستند، به شکل یک کسبوکار نگاه میکنند؛ چون با توجه به سطح توانایی دانشآموز خود فکر میکنند که مدرسه با ثبتنام و دریافت شهریه از دانشآموزشان، کمک بیشتری به او میکنند و البته مدیران و مؤسسان مدارس غیرانتفاعی در کنار هزینهای که از دانشآموز میگیرند، برای او هزینه هم میکنند و خب این یکی از انواع این هزینهکردها است.
ملکزاده همچنین معتقد است: به نظر من در حال حاضر بین ۵۰ تا ۸۰ میلیون تومان، رنج معمول و منطقی شهریه برای ثبتنام دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی به حساب میآید و البته تأمین همین مبلغ هم برای بسیاری از خانوادهها سخت است و پرداخت مبالغی بیشتر از این هم برای اغلب خانوادهها ناممکن است.

ضعف آموزش در مدارس کشور، در ۵۰ سال اخیر بیسابقه است
نیکنژاد بر این باور است که آموزش فعلی ما در مدارس مختلف، آموزش طبقاتی است و شکافهای ایجادشده بین اقشار مختلف مردم در نتیجه این آموزش طبقاتی رقم خورده است؛ ضعف شرایط فعلی آموزشی مدارس را در ۵۰ سال گذشته هم نداشتیم؛ طبق یک مصوبه دولت در سال ۱۳۵۲، مدارس ملی (همان غیرانتفاعیهای امروز) را منحل کردند و فقط تعداد کمی از مدارس پولی دینی را نگه داشتند که آن هم به این دلیل بود که نمیتوانستند با آن طبقهای که نسبت به آموزش فرزند خود حساسیت داشتند، دربیفتند. در همان زمان، پیشدبستانی اجباری و رایگان شد و سایر مدارس هم دولتی، اجباری و رایگان شدند و امکاناتی مثل تغذیه و پوشاک رایگان هم به دانشآموزان ارائه میشد و بعد از انقلاب، مدارس در ایران هم مثل دیگر کشورهای جهان به سمت خصوصیسازی و غیرانتفاعی رفتند و به شرایط فجیع امروز مدارس پولی و غیرانتفاعی رسیدیم.
او تأکید میکند: در کشور ما، افتخار دولتهای مختلف، گسترش مدارس غیردولتی و پولیکردن مدارس مختلف است و این قبیل مدارس در حال حاضر ۱۶ درصد مدارس کشور را شامل میشوند. ۸۰ درصد مدارس هم بهعنوان مدرسه دولتی شناخته میشوند و مابقی نیز شامل مدارس شاهد، سمپادها، تیزهوشان و… است که اسماً دولتی هستند، ولی رسماً از خانوادهها پول دریافت میشود.
ملکزاده، معلم آموزشوپرورش، میگوید: بسیاری از خانوادهها که تا پیش از تعیین شهریه جدید مدارس غیرانتفاعی، فرزند خود را در این مدارس ثبتنام میکردند تا در یک شرایط بهتر آموزشی درس بخوانند، هماکنون دیگر از پس این شهریه برنمیآیند و تنها گزینهشان بازگشت به سمت مدارس دولتی بوده است. البته اگر مدارس دولتی کشش این دانشآموزان را داشت، ما با گسترش مدارس غیرانتفاعی مواجه نبودیم.
او اساس شکلگیری مدارس غیرانتفاعی را برداشتن باری از لحاظ جمعیتی از دوش آموزشوپرورش میداند و میگوید: در شرایط فعلی، با بازگشت دانشآموزان به مدارس دولتی به دلیل افزایش شهریه مدارس غیرانتفاعی، مشکلات متعددی ایجاد میشود. علاوه بر شلوغشدن مدارس دولتی، در برخی از موارد نیز شرایط پذیرش دانشآموز جدید در این مدارس وجود ندارد؛ چون سقف تعداد دانشآموزان مشخص است.
این معلم میگوید: یک حالت سرگردانی برای بچههایی که در مدرسه غیرانتفاعی بودهاند و الان قصد خروج از این مدارس و ورود به مدارس دولتی را دارند، ایجاد شده است. با توجه به استقبالی هم که از مدارس دولتی میشود و خروجی بهویژه در میانپایهها وجود ندارد، عملاً پذیرش دانشآموز جدید ممکن نیست و فقط یک بلاتکلیفی برای دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی بعد از مراجعه به مدارس دولتی ایجاد میشود.
بیعدالتی آموزشی و سهم سنگین غیرانتفاعیها برای پولدارها
نیکنژاد با اشاره به بیعدالتی آموزشی در کشور میگوید: آمار و ارقام ورود دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی به دانشگاهها و قبولی در رشتههای مطرح، نشانگر بیعدالتی آموزشی است؛ بیشتر قبولیهای رشتههای پزشکی یا بیشتر قبولیهای دانشگاههای مهمی چون شریف، تهران و… از دهکهای پولدار کشور هستند؛ دو سال پیش، از بین ۴۰ رتبه اول کنکور، فقط یک دانشآموز در مدرسه دولتی درس خوانده بود که البته آن مدرسه هم از بسیاری از مدارس غیردولتی، غیردولتیتر بود.
به گفته نیکنژاد، در حال حاضر یک سری مدارس دولتی داریم که به لحاظ جغرافیایی در مناطق ثروتمندنشین واقع شدهاند و امکان اینکه از خانوادهها پول خوبی دریافت کنند را دارند و خب با جذب معلمان خوب و ارائه آموزش مطلوب، عملکرد بهتری از مدارس غیرانتفاعی هم دارند.
تبعات دو شیفت شدن مدارس
ملکزاده به معضل کمبود معلم میپردازد و معتقد است: دو شیفت شدن مدارس از پیامدهای احتمالی افزایش شهریه مدارس غیرانتفاعی است؛ اگر تعداد دانشآموزان بازگشتی از مدارس غیرانتفاعی به دولتی زیاد باشد، آموزشوپرورش مجبور به دو شیفت کردن برخی از مدارس هم میشود و برای تکمیل تعداد معلم دو شیفت، با وجود شرایط فعلی، با کمبود معلم مواجه میشود، اما اگر تعداد به اندازهای زیاد نشود که کار به دو شیفت کردن مدارس نرسد، با تراکم دانشآموز در مدارس دولتی و شلوغی کلاسها روبهرو میشویم و کیفیت کلاسها به شدت کاهش پیدا میکند.
این معلم آموزشوپرورش تأکید میکند: همین الان هم کلاسهایی داریم که یا فضای فیزیکی به نسبت جمعیت کوچک است یا در مجموع، با وجود فضای استاندارد، تعداد دانشآموزان زیاد است. در نظر داشته باشید که دانشآموزان و بچههای جامعه امروز متفاوت هستند و مثل قدیم نیستند؛ تعداد زیاد، معترض بودن و حاضرجوابی بچهها و سلیقههای مختلفی که دارند، آموزش و کنترل انضباطی آنها را برای معلم سخت کرده است و اگر تراکم بالاتر هم برود، واقعاً شرایط خیلی سخت میشود.
نیکنژاد ارائه آموزش رایگان در مدارس را رد میکند و میگوید: باور من این است که هیچ مدرسه دولتی عادی، حتی آن مدرسه دورافتاده در دل روستا هم، بهصورت ۱۰۰ درصد رایگان نیست؛ در محرومترین نقاط هم پول آب و برق، پول برگه امتحان، تلفن، و سایر هزینههای نگهداری مدارس از خانوادهها دریافت میشود و این وظیفه دولت است که شرایط آموزش باکیفیت رایگان را برای دانشآموزان فراهم کند.
او نیز تصریح میکند: یکی از مباحثی که با افزایش شهریه مدارس غیرانتفاعی ممکن است ایجاد شود، بحث دو شیفت شدن مدارس است که البته این موضوع برخلاف سیاستهای آموزشی، حداقل در ۲۰ سال اخیر، است.
به گفته این کارشناس آموزش، کیفیت فضای آموزشی با دو شیفت شدن مدارس از وضعیت فعلی هم بسیار پایینتر میآید و با افزایش شهریه مدارس غیرانتفاعی، احتمال این اتفاق وجود دارد و زنگ هشدار این معضل برای دولت و سیستم آموزشی کشور به صدا درآمده است.
سرمایهگذاری و ارائه طرحهای خلاق برای بهبود کیفیت آموزش در مدارس و افزایش رفاه معلمان، جزو مؤلفههای مهمی است که میتواند شرایط و وضعیت کشور در بخشهای مختلف را هم بهبود ببخشد و نجاتبخش آن از تاریکیهایی باشد که سایر امور را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهد.
۴۷۲۳۲
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : 0