فروش نان خشک به صرفهتر است/ بررسی چندنرخی بودن نان در ایران و ضرورت تکنرخی شدن آن
نظام یارانهای نان ایران، مدتها تکیهگاه معیشت اکثریت جامعه بوده اما هماکنون خود به معضلی بدل شده که با هدررفت منابع، رانت، رشد قاچاق، نارضایتی عمومی و بهویژه پدیده عجیب فروش نان خشک به قیمتی گرانتر از نان تازه، مواجه است.
به گزارش نبض بازار – از دیرباز نان نه فقط یک کالای خوراکی، که نماد امنیت معیشتی، اتحاد ملی و شاخصی برای سنجش عدالت اجتماعی در ایران بوده است. هر گونه نوسان یا بحران در سیاست یارانهای نان که مصرف روزانه آن اکنون در کشورمان به ۳۰ هزار تن میرسد، بلافاصله بر سفره میلیونها خانواده تأثیر مستقیم میگذارد و پیامدهای سیاسی و اجتماعی به بار میآورد. با این حال، ساختار پرهزینه، چندنرخی و ناکارآمد فعلی، فشار مضاعفی بر بودجه عمومی، کارآمدی شبکه تامین و آرامش روانی جامعه گذاشته است.
بحران در نماد معیشتی
نظام یارانهای فعلی نان که از دههها پیش برای حمایت از اقشار ضعیف طراحی شد، امروز به منبعی برای هدررفت منابع، فساد، قاچاق و نارضایتی عمومی تبدیل شده است. شاهد عینی این بحران، پدیده متناقض فروش نان خشک با قیمتی تا ۱.۳ برابر نان تازه است، نشاندهنده اختلال عمیق در زنجیره توزیع. هرگونه تغییر در این سیاست، مستقیما بر سفره ۸۰ میلیون ایرانی و ثبات اجتماعی تأثیر میگذارد. نکته مهم این که سهم نان در سبد غذایی دهک اول ۳۰ درصد است، اما در دهک دهم تنها ۲ درصد! و ویژهتر این که ایران با سرانه مصرف ۱۶۵ کیلوگرم نان در سال، یکی از پرمصرفترین کشورهای جهان است.
تاریخچه و ساختار شکستخورده یارانه
سیاستگذاری یارانه نان از ۱۳۱۱ با قانون خرید تضمینی گندم آغاز شد و پس از بحرانهایی، چون «بلوای نان» در جنگ جهانی دوم و نظام کوپنی دهه ۱۳۶۰، به طرح هدفمندی یارانهها در ۱۳۸۹ رسید با دادن یارانه نقدی در این زمینه. اما هسته اصلی مشکل در ساختار چندنرخی فعلی نهفته است:
– دولت سالانه ۲۵۰ هزار میلیارد تومان (معادل ۵ درصد بودجه کشور) صرف یارانه آرد میکند و آرد را با قیمتی تا ۱۲ برابر کمتر از بازار آزاد (۱،۲۰۰ تومان در برابر ۱۵،۰۰۰ تومان) در اختیار ۹۰ هزار نانوایی قرار میدهد.
– اختلاف قیمت کلان، انگیزه قاچاق سازمانیافته آرد (مثلا پرونده ۳۳ هزار تنی اخیر) و تبدیل نان یارانهای به نان خشک برای فروش به دامداریها با سود بالاتر را ایجاد کرده است.
طرح هوشمندسازی «نانینو» (۱۴۰۱) نیز با شعار شفافسازی، به دلیل ثبت تراکنشهای صورتی، فقدان نظارت میدانی و تشدید بروکراسی نه تنها فساد را کاهش نداد، به تعمیق حس تبعیض انجامید.
پیامدهای ویرانگر چندنرخی بودن
چندنرخی بودن نان (دولتی، آزادپز، صنعتی) به بستری برای تخریب اقتصاد و انسجام اجتماعی تبدیل شد:
رشد قاچاق و رانت: اختلاف قیمت آرد یارانهای و آزاد، سوداگری میلیاردی در انتقال مجوزهای نانوایی (قیمت بعضا تا چند میلیارد تومان) و قاچاق به کشورهای همسایه را دامن زده است.
توزیع وارونه یارانه: تنها ۳۰ درصد یارانه به دهکهای پایین میرسد. در حالی که سهم نان در سبد غذایی فقرا ۲۵-۳۰ درصد است، مرفهین با خرید نان آزادپز از یارانه بهره نمیبرند.
پدیده نان خشک: تبدیل نان یارانهای به نان خشک و فروش آن به قیمت بالاتر به دامداریها، باعث کاهش دسترسی واقعی مردم و تشکیل صفهای طولانی شده است.
ضایعات کلان: سالانه ۱۰-۲۵ درصد نان تولیدی (معادل ۲-۳ میلیون تن) به ضایعات تبدیل میشود که بخشی ناشی از کیفیت پایین نان یارانهای است.
تجارب جهانی و راهکار تکنرخی شدن
الگوهای جهانی نشان میدهند موفقیت در مدیریت یارانه نان مستلزم هدفمندسازی مستقیم یارانه به مردم است:
– مصر با کوپن الکترونیک، ضایعات نان و قاچاق را تا ۸۰ درصد کاهش داد.
– اروپا و آمریکا با پرداخت یارانه غیرمستقیم به کشاورزان و کمک نقدی به فقرا، قیمت نان را آزاد گذاشتهاند (هر ۵۰۰ گرم نان در آمریکا ≈ ۳.۲۷ دلار).
در ایران، تکنرخی شدن نان همراه با پرداخت نقدی یارانه راهکار اصلی کارشناسان است:
– مزایا: حذف رانت (صرفهجویی سالانه دهها هزار میلیارد تومان)، افزایش کیفیت نان با رقابت نانواییها، توزیع عادلانهتر یارانه با واریز مستقیم به حساب مردم بر اساس کارت ملی.
– چالشها: ریسک تورمی، حذف احتمالی گروههای آسیبپذیر (مانند مهاجران بیشناسنامه) و مقاومت اجتماعی.
مدل پیشنهادی: آزادسازی تدریجی قیمت نان + پرداخت ماهانه یارانه نقدی معادل سرانه مصرف ۱۵۰-۱۶۰ کیلوگرم در سال به هر خانوار + حمایت از نانوایان برای جبران تورم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : 0