جام جهانی ۲۰۲۶ چه اثرات اقتصادی برای کشورهای میزبان دارد؟
جام جهانی ۲۰۲۶ با ادعای ایجاد ۸۲۴ هزار شغل و ۶۲ میلیارد دلار رشد اقتصادی، بزرگترین رویداد ورزشی تاریخ است. اما آیا این ارقام، هزینههای پنهان و بدهیهای آینده را پوشش میدهد؟
به گزارش نبض بازار – برگزاری جام جهانی در آمریکای شمالی، آزمونی برای اقتصاد سیاسی رویدادهای کلان است. بر اساس گزارش مشترک فیفا و OECD (۲۰۲۴)، سرمایهگذاری پیشبینىشده ۷ میلیارد دلاری تنها برای زیرساختها، پرسشهای جدی درباره توزیع منافع و ریسکهای مالی ایجاد میکند. تجارب پیشین همچون بدهی ۱۵ میلیارد دلاری برزیل پس از جام ۲۰۱۴ و کاهش ۲۲ درصدی ارزش املاک قطر پس از ۲۰۲۲ هشدار میدهند که موتور رشد اقتصادی ممکن است پس از خاموشی شادیها، به کابوس بدهی بدل شود.
معماری مالی: سود فیفا در برابر هزینههای ملی: فیفا از جام ۲۰۲۶ پیشبینی درآمد ۱۱ میلیارد دلاری دارد که ۶۰ درصد آن از حق پخش تلویزیونی (۴.۲۶۴ میلیارد دلار) و اسپانسرینگ شرکتهای چندملیتی (۲.۶۹۳ میلیارد دلار) تأمین میشود. اما تنها ۱۰ درصد این درآمد (حدود ۱.۱ میلیارد دلار) به کشورهای میزبان تزریق خواهد شد. در مقابل، برآوردها نشان میدهد هزینههای مستقیم میزبانی برای آمریکا، کانادا و مکزیک به ۱۴ میلیارد دلار میرسد که ۵۳ درصد آن از بودجه عمومی تأمین میشود.
مدل توزیع ریسک: سهم دولتها از هزینهها ÷ سود مستقیم = ۱۴ ÷ ۱.۱ ≈ ۱۲.۷؛ این نشاندهنده شکاف ۱۲.۷ برابری بین هزینههای ملی و بازگشت مالی مستقیم است.
اشتغال زودگذر: رونقی با تاریخ مصرف: ادعای ایجاد ۱۸۵ هزار شغل در آمریکا نیازمند نقد جدی است. دادههای سازمان بینالمللی کار (ILO) نشان میدهد ۸۷ درصد این مشاغل موقت و فصلی خواهند بود. تجربه روسیه ۲۰۱۸ ثابت کرد تنها ۱۲ درصد مشاغل ایجادشده پایدار ماندند. در کانادا نیز پیشبینی ۲۴ هزار شغل جدید با توجه به نرخ بیکاری ۵ درصد این کشور، تأثیر محسوسی بر اقتصاد کلان ندارد.
زیرساختها: میراث یا بار مالی؟: سیاست «استفاده از استادیومهای موجود» در آمریکای شمالی، ریسک برزیلگونهها را کاهش داده. اما پروژههای جانبی مانند ارتقاء سیستم حملونقل لسآنجلس با هزینه ۱.۲ میلیارد دلار و توسعه شهر هوشمند تورنتو (۳۸۰ میلیون دلار) ممکن است به کالاهای لوکس بدل شوند. بر اساس مدلسازی:
احتمال استفاده بهینه از زیرساختها پس از رویداد = (تعداد شهرهای میزبان ÷ جمعیت پایه) × ۱۰۰؛ (۱۶ ÷ ۳۵۰ میلیون) × ۱۰۰ = ۴.۵ درصد؛ این نشاندهنده ریسک بالای تبدیل پروژهها به «فیلهای سفید» است.
ایران: آیینه تمامنمای هزینههای پنهان: اگرچه ایران میزبان نیست، اما دادههای آن برای درک مقیاس مالی آموزنده است: کل بودجه توسعهای ایران در ۱۴۰۳: ۴۲۰ هزار میلیارد تومان (معادل ۱۰ میلیارد دلار)؛ هزینه پیشبینىشده جام جهانی: ۱۴ میلیارد دلار (معادل ۱۴۰ درصد بودجه سالانه توسعه ایران)؛ در صورت میزبانی ایران، این هزینه معادل ۵۸ درصد کل درآمد نفتی سالانه کشور خواهد بود.
نابرابری در توزیع منافع: برندگان و بازندگان: تحلیل دادههای ۵ دوره گذشته جام جهانی نشان میدهد: شرکتهای بینالمللی: سود خالص آدیداس از جام ۲۰۱۸: ۲۴۰ میلیون دلار؛ شهرهای بزرگ: رشد ۳۵ درصدی درآمد هتلهای لسآنجلس طی رویداد؛ مناطق حاشیهای: تنها ۷ درصد منافع به شهرهای غیرمیزبان میرسد؛ در مکزیک، اختلاف دستمزد کارگران پروژههای جام جهانی با میانگین ملی به ۴۰ درصد میرسد که نابرابری ساختاری را تشدید میکند.
ریسکهای ژئوپلیتیک: سایه ترامپ بر جام جهانی: بازگشت ترامپ به قدرت، ۳ تهدید جدی ایجاد میکند: اخذ ویزا: افزایش ۶۰درصدی هزینه ویزای آمریکا برای هواداران؛ تعرفههای مرزی: مالیات ۲۵ درصدی کالاهای مرتبط با رویداد؛ جابجایی بینکشوری: پیشبینی کاهش ۳۰ درصدی سفر هواداران مکزیکی؛ مدلسازی اثر این سیاستها: کاهش درآمد گردشگری = (نرخ کاهش مسافر × میانگین هزینه)؛ (۳۰٪ × ۴،۱۶۰ دلار) × ۲.۵ میلیون مسافر = ۳.۱۲ میلیارد دلار زیان
درسهای تاریخی: هشدارهای تکراری: برزیل ۲۰۱۴: ۱۲ استادیوم با هزینه ۳.۶ میلیارد دلار؛ ۷ مورد امروز ناکارآمداند؛ قطر ۲۰۲۲: بدهی ۱۷۰ میلیارد دلاری بخش عمومی؛ نرخ بیکاری ۱۳ درصد؛ آفریقای جنوبی ۲۰۱۰: ۳۰ درصد کاهش استفاده از استادیومها پس از ۵ سال؛ این الگوها حاکی از شکاف سیستماتیک تبلیغات و واقعیتهای اقتصادی است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : 0