بررسی تحلیلی نقش دولت در بحران بورس/ حمایت دستوری درمان نیست
کارشناسان بر این باورند که بهترین نوع حمایت بورس، ایجاد ثبات اقتصادی است. خصوصیسازی واقعی شرکتها، رفع ناترازیهای اقتصادی، حذف قوانین دستوپاگیر و فراهم کردن امکان حضور ابزارهای مالی نوین، از جمله پیشنیازهای اصلاح این بازار عنوان میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، بازار سرمایه در هفتههای اخیر به خصوص بعد از تحولات جنگ 12 روزه بار دیگر وارد دورهای از ناپایداری و ریزشهای متوالی شاخص کل شده است. بسیاری از سهامداران خرد، که بخش بزرگی از داراییهایشان را به امید کسب سود به این بازار آورده بودند، اکنون با چالش روبرو شده اند و از کاهش ارزش دارایی خود نگراناند. کارشناسان اقتصادی معتقدند این وضعیت ناشی از ترکیب چند عامل مهم است: نبود ثبات در فضای اقتصاد کلان، مشکلات ساختاری در شرکتهای بورسی، تداوم ناترازیها بهویژه در حوزه انرژی و مواد اولیه، و البته مداخلات سیاستی که بارها نشان داده نتیجه معکوس به همراه دارد.
بر پایه تحلیلهای مطرحشده در محافل کارشناسی، بورس همانند هر بازار دیگری باید بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا عمل کند. مقایسه آن با بازارهایی چون طلا، ارز یا خودرو نشان میدهد هر جا که سیاستگذار تلاش کرده با روشهای دستوری مسیر قیمتها را تغییر دهد، بازار واکنش منفی نشان داده و اعتماد عمومی تضعیف شده است. در همین چارچوب، کارشناسان تاکید میکنند که حمایت مستقیم دولت از بورس ـ مانند خرید سهام یا دخالت در قیمتگذاری ـ تنها به ایجاد موجهای موقتی منجر میشود و نمیتواند رونق پایدار را تضمین کند.
در مقابل، پیشنهادهایی تازه روی میز قرار دارد. یکی از مهمترین آنها توکنیزه کردن داراییهاست. به باور تحلیلگران، اگر داراییهایی مانند مسکن به صورت توکن در بورس عرضه شود، هم بازار سرمایه عمق بیشتری پیدا میکند و هم بخشی از مشکل مسکن حل خواهد شد. در این صورت، سرمایهگذاران میتوانند به جای خرید یک واحد کامل مسکونی، سهمی از یک دارایی مسکونی را در بورس داشته باشند و به تدریج به خانهدار شدن نزدیک شوند. این اقدام میتواند هم نقدینگی سرگردان جامعه را جذب کند و هم بازار مسکن و بورس را توأمان رونق بخشد.
یکی از نمایندگان مجلس در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با انتقاد از فضای موجود اظهار کرد: «اکنون همه دارند از ریزش بورس شکایت میکنند، بورس بیش از هر زمان دیگری به راهکار عملی و نه شعار نیاز دارد.»
محمد بیات نماینده مجلس با بیان اینکه دولت بهجای حمایت مستقیم از بورس باید بر بهبود فضای کسبوکار تمرکز کند، گفت: این اقدامات که جنبه بسترسازی دارد در گذر زمان هم برای مردم منفعت و سود دارد و هم باعث تقویت بازار سرمایه و رونق بورس خواهد شد.
همچنین یک کارشناس بازار سرمایه نیز تأکید کرد: «دولت باید نقش خود را از مداخله مستقیم در معاملات جدا کند و به جای آن، زمینه بهبود فضای کسبوکار را فراهم آورد. تا زمانی که ثبات اقتصادی و سیاسی برقرار نشود، سرمایهگذار نمیتواند با خیال راحت داراییهای خود را وارد بورس کند.»
وزیر اقتصاد هم اخیراً در سخنانی تصریح کرده است: «حل ناترازیهای اقتصادی و بهویژه رفع مشکلات در بخش انرژی و تأمین مواد اولیه شرکتهای بورسی، پیششرط اصلی بازگشت اعتماد به بازار سرمایه است.»
یک فعال باسابقه تالار شیشهای نیز در گفتوگویی غیررسمی بیان کرد: «سهامداران خرد وقتی میبینند که شرکتهای خاص با ساختار غیرشفاف در بورس معامله میشوند، احساس ناامنی میکنند. خصوصیسازی واقعی باید محور اصلاحات در بورس باشد.»
در فضای مجازی نیز وضعیت انتقادی جدی در این حوزه دیده میشود. کاربران شبکههای اجتماعی، بهویژه در گروههای بورسی، روزانه صدها پیام درباره زیانها، ریزش شاخص و سیاستهای اشتباه منتشر میکنند. در کنار این گلایهها، پیشنهادهای عملی هم مطرح میشود؛ از جمله لزوم ثبات سیاسی که رفته رفته به این سو حرکت میکنیم، تسهیل فعالیت بخش خصوصی و ایجاد ابزارهای نوین مالی. این مشاهدات نشان میدهد که جامعه سهامداری علاوه بر بیان مشکلات، به دنبال شنیدن برنامههای روشن و قابلاجراست.
بازار سرمایه ایران سابقهای پر فراز و نشیب دارد. در سالهای گذشته، این بازار همواره بهعنوان یکی از مسیرهای اصلی تأمین مالی و سرمایهگذاری مطرح بوده، اما دخالتهای متعدد و سیاستهای ناپایدار مانع از شکلگیری اعتماد بلندمدت شده است. نقطه عطف این روند سال 1399 بود؛ زمانی که با تبلیغات گسترده، میلیونها نفر برای نخستین بار وارد بورس شدند. جهش شاخصها در ابتدا امیدواری بزرگی ایجاد کرد، اما ریزشهای بعدی سبب شد بسیاری از تازهواردان دچار زیانهای سنگین شوند و بیاعتمادی عمیقی نسبت به بازار شکل گیرد.
از آن زمان تاکنون، همواره بحث بر سر نقش دولت در بورس ادامه داشته است. گروهی معتقدند حمایت مستقیم دولت ضروری است، اما اکثر کارشناسان بر این باورند که بهترین نوع حمایت، ایجاد ثبات اقتصادی است. خصوصیسازی واقعی شرکتها، رفع ناترازیهای اقتصادی، حذف قوانین دستوپاگیر و فراهم کردن امکان حضور ابزارهای مالی نوین، از جمله پیشنیازهای اصلاح این بازار عنوان میشود.
بورس برای اینکه بتواند به موتور محرک اقتصاد تبدیل شود، نیازمند تغییر نگرش سیاستگذاران است. تجربه جهانی نشان میدهد بازار سرمایه زمانی موفق است که با شفافیت، رقابت سالم و حضور واقعی بخش خصوصی اداره شود. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین مانند توکنیزه کردن داراییها میتواند این بازار را وارد مرحلهای تازه کند و اعتماد ازدسترفته را بازگرداند.
بازار سرمایه امروز در نقطه حساسی ایستاده است. ریزشهای اخیر نشان داد که ادامه مسیر بدون اصلاحات ساختاری، تنها زیان بیشتری به سرمایهگذاران تحمیل میکند. در عین حال، ظرفیتهای بزرگی برای بازسازی اعتماد وجود دارد؛ از جمله رفع ناترازیها، بهبود فضای کسبوکار، خصوصیسازی واقعی و بهکارگیری ابزارهای نوین مالی. کارشناسان تأکید دارند که باید نگاه حمایتی به بورس تغییر کند؛ به جای دخالت مستقیم، دولت باید مسیر را برای رونق طبیعی و پایدار این بازار هموار سازد. تنها در این صورت است که سهامداران با اطمینان بیشتری به آینده مینگرند و بورس میتواند بار دیگر جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ایران بازیابد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : 0