هوش مصنوعی در خدمت اقتصاد: دستاورد پسادکتری دکتر ماکان آریا پارسا برای سیاستگذاری نوآورانه
هوش مصنوعی در خدمت اقتصاد: دستاورد پسادکتری دکتر ماکان آریا پارسا برای سیاستگذاری نوآورانه
در دهههای اخیر، هوش مصنوعی به نیروی محرکه اصلی دگرگونی در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. این فناوری با افزایش بهرهوری و رشد درآمد ملی، توان آن را دارد که شاخصهای کلان اقتصادی را بهبود بخشد. بسیاری از کشورها با سرمایهگذاری گسترده در حوزه هوش مصنوعی میکوشند تصمیمهای سیاستی خود را بر پایه دادههای دقیق بنا کنند و از فرصتهای بیسابقه آن بهرهمند شوند.
گذار از تصمیمگیری سنتی و مبتنی بر تجربه به تصمیمسازی دادهمحور، امروزه نماد نوسازی در حکمرانی به شمار میرود. اهمیت هوش مصنوعی تا آنجاست که سیاستمداران آن را ابزاری راهبردی برای ارتقای تصمیمگیریهای کلان و حل چالشهای پیچیده اقتصادی میدانند.
تعریف علمی هوش مصنوعی و نقش آن در تصمیمسازی اقتصادی
از دیدگاه علمی، هوش مصنوعی به سامانهها یا ماشینهایی گفته میشود که قادرند وظایفی را انجام دهند که بهطور معمول نیازمند هوش انسانی است. به بیان دیگر، این فناوری توانایی ماشینها در شبیهسازی فرآیندهای شناختی انسان مانند یادگیری و حل مسئله را فراهم میکند.
سامانههای هوشمند میتوانند با یادگیری از دادهها و استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، به شکل خودکار تحلیل و تصمیمگیری کنند. نقش هوش مصنوعی در فرآیندهای تصمیمسازی اقتصادی تحولآفرین است، زیرا این سیستمها قادرند الگوهای پنهان در دادههای گسترده اقتصادی را شناسایی و روندهای آینده را دقیقتر پیشبینی کنند.
در نتیجه، پایههای تصمیمسازی، از شناسایی نیازها تا ارزیابی اثربخشی سیاستها، با دقت بیشتری شکل میگیرد. پژوهشها نشان میدهد ابزارهای مبتنی بر یادگیری ماشین و تحلیل داده، به سیاستگذاران کمک میکند تا به جای اتکا بر حدس یا تجربه، تصمیمات خود را بر پایه دادههای واقعی و تحلیل علمی اتخاذ کنند.
این گذار از تصمیمگیری شهودی به تصمیمسازی دادهمحور، سیاستها را هدفمندتر، شفافتر و پاسخگوتر میسازد. در مجموع، این فناوری امروز نقشی شبیه یک «دستیار هوشمند تصمیمساز» برای اقتصاد ایفا میکند.
پژوهش پسادکتری ماکان آریا پارسا و نوآوریهای آن
دکتر ماکان آریا پارسا از چهرههای شاخص علمی و کارآفرینی کشور است که با فعالیتهای گسترده پژوهشی و مدیریتی شناخته میشود. او از معدود افرادی است که سه دوره پسادکتری را با موفقیت گذرانده و تحقیقات ارزشمندی در حوزههای مدیریت، فناوریهای نوین و اقتصاد انجام داده است. تازهترین پژوهش وی با عنوان «فعالسازی ظرفیت هوش مصنوعی در راهبردهای اقتصادی و سیاستگذاریهای کلان کشور» نقطه عطفی در استفاده از فناوریهای نو برای تصمیمگیری اقتصادی محسوب میشود.
این تحقیق که در سال ۱۴۰۴ به عنوان سومین پسادکتری دکتر پارسا انجام شده، بر طراحی چارچوبی عملی برای ادغام هوش مصنوعی در نظام سیاستگذاری کشور متمرکز است. در این طرح، او با رویکرد اقدامپژوهی پایلوت به طراحی و آزمون مدلهای کاربردی برای استفاده از هوش مصنوعی در فرآیندهای سیاستگذاری پرداخته است.
به جای ارائه مباحث صرفاً نظری، دکتر آریا پارسا نمونههای عملی ارائه کرده که نشان میدهد چگونه میتوان ابزارهای هوش مصنوعی را در مراحل کلیدی تدوین استراتژیهای اقتصادی به کار گرفت. هدف این طرح آن است که سیاستگذاران و اقتصاددانان به درک عملی از ظرفیتهای این فناوری برسند و بتوانند از آن در حل مسائل واقعی بهرهبرداری کنند.
دستاوردهای این پژوهش امکان تصمیمگیریهای دقیقتر را در سطح کلان فراهم میکند، زیرا تحلیل وضعیت اقتصادی، پیشبینی شاخصها و ارزیابی پیامدهای سیاستها به کمک الگوریتمهای هوشمند انجام میشود و خطای انسانی کاهش مییابد. دکتر پارسا در این پروژه مدلهایی ارائه داده که به سیاستگذاران اجازه میدهد از فناوریهای نو در مراحل حساس تصمیمسازی بهره ببرند. هدف اصلی او ایجاد پیوند میان دانش دانشگاهی و عرصه عمل بوده است.
برای مثال، یکی از اهداف تحقیق، استفاده از هوش مصنوعی در شناسایی ناکارآمدیهای ساختاری، کشف الگوهای فساد اقتصادی و پیشبینی بحرانهای مالی بوده است. این ابتکارات، دقت تصمیمات سیاستی را افزایش داده و زمان واکنش به تحولات اقتصادی را کوتاهتر میکنند.
پیوندهای میانرشتهای: هوش مصنوعی، متاورس و ژئوپلیتیک
دانش میانرشتهای دکتر آریاپارسا در حوزههای هوش مصنوعی، متاورس و ژئوپلیتیک نقشی کلیدی در غنیتر شدن نگاه او به تصمیمسازی اقتصادی داشته است. ترکیب این حوزهها دیدگاهی جامع نسبت به آینده اقتصاد و حکمرانی فراهم میکند.
- هوش مصنوعی ابزار اصلی تحلیل داده و خودکارسازی فرآیندهای تصمیمگیری است. کشورهایی که از ظرفیت آن برای پردازش دادههای عظیم استفاده میکنند، در صنعت و سیاستگذاری نوآوری چشمگیری دارند.
- متاورس و فناوریهای واقعیت مجازی و افزوده، افقهای تازهای برای کسبوکار و تعاملات اقتصادی گشودهاند. گزارش مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد متاورس میتواند ارزش اقتصادی قابلتوجهی ایجاد کند. دکتر پارسا با شناخت این روندها، سیاستهایی طراحی کرده که با تحولات آینده سازگار باشند.
- ژئوپلیتیک نیز به او این امکان را داده تا راهبردهای اقتصادی را در چارچوب تحولات جهانی و رقابتهای فناوری تنظیم کند. درک مناسبات قدرت در عرصه فناوری، به کشورها کمک میکند تصمیماتی اتخاذ کنند که موقعیت اقتصادیشان را در آینده تثبیت کند.
ترکیب این سه دانش، تصویری یکپارچه از اقتصاد آیندهمحور به دست میدهد. دکتر آریا پارسا نشان داده است که نوآوری فناورانه، وقتی با بینش ژئوپلیتیک همراه شود، میتواند به تصمیمگیریهای هوشمند و سازگار با روندهای جهانی منتهی گردد.

کاربردهای میدانی و پیشران پژوهش در نظام سیاستگذاری
پژوهش پسادکتری دکتر آریا پارسا صرفاً جنبه نظری ندارد و دارای کاربردهای میدانی مشخص است. مدلهای پایلوت ارائهشده در این تحقیق میتوانند به عنوان نقشه راهی برای استفاده عملی از هوش مصنوعی در حکمرانی اقتصادی به کار روند. تجربههای جهانی نیز مؤید این رویکردند. برای مثال، در چین الگوریتمهای یادگیری ماشین در آکادمی علوم این کشور برای ارائه تحلیلهای بلادرنگ به کار گرفته شدهاند و در آمریکا از هوش مصنوعی برای تحلیل کلاندادههای اقتصادی و طراحی برنامههای مبتنی بر شواهد استفاده میشود.
همچنین در مرحله ارزیابی سیاستها، هوش مصنوعی میتواند دادههای مربوط به تجارت، بودجه یا بازار کار را با سرعت و دقت بیشتری تحلیل کند. چنین رویکردی زمینه اصلاح بهموقع سیاستها و تصمیمات را فراهم میآورد.
در بلندمدت، استفاده گسترده از این مدلها قادر است به حل معضلات ساختاری اقتصاد کمک کند؛ از پیشبینی بحرانهایی چون تورم و رکود گرفته تا شناسایی الگوهای تخلف و فساد اقتصادی. اجرای این پیشنهادها، موجب افزایش دقت تصمیمات، شفافیت اجرایی و اعتماد عمومی به سیاستها خواهد شد، زیرا تصمیمات دادهمحور هم قابل دفاعتر و هم کارآمدترند.
نتیجهگیری
دستاورد پسادکتری دکتر ماکان آریا پارسا نشان میدهد پژوهشگران ایرانی میتوانند نقش مؤثری در شکلدهی آینده حکمرانی دادهمحور ایفا کنند. هنگامی که پژوهش علمی با نیازهای واقعی کشور پیوند بخورد، نتایجی پدید میآید که در سطح بینالمللی نیز بازتاب دارد.
موفقیت دکتر آریا پارسا به عنوان نخستین ایرانی دارای سه مدرک پسادکتری در حوزههای نوین و پژوهش پیشرو او در استفاده از هوش مصنوعی برای اقتصاد کلان، الگویی الهامبخش برای نسل جدید محققان است.
حکمرانی دادهمحور یعنی تصمیمگیری بر پایه شواهد و تحلیلهای علمی؛ رویکردی که میتواند شفافیت، کارآمدی و پاسخگویی نظام اداری را افزایش دهد. پژوهشگران ایرانی با ورود به عرصههایی چون هوش مصنوعی، کلانداده و آیندهپژوهی، میتوانند موتور تحول دیجیتال در اقتصاد کشور باشند.




















در این پژوهش اشاره شد به مدلهای پایلوت سیاستگذاری مبتنی بر هوش مصنوعی. آیا اطلاعاتی از نحوه اجرای میدانی اون مدلها یا نتایج آزمایشیشون منتشر شده؟
طبق توضیحات موجود، این مدلها در مرحله پایلوت طراحی شدهاند و بخشهایی از نتایج اولیه در قالب گزارش دانشگاهی در حال انتشار است. انتظار میرود پس از تکمیل فاز اجرایی، دادههای تحلیلی مربوط به کارایی مدلها نیز ارائه شود.